بدون عنوان

سلام دختر گلم ببخش دیر به دیر میام می نویسم اخه دیگه حس و حالی برام نمونده بیام از شیرین زبونیهات وکارهای با مزه ات بنویسم چون مریضیت هنوز خوب نشده وهمه منو مقصر میدونن که از وقتی وبلاگ درست کردم برات  چشم خوردی چه میدونم شاید راست بگن امیدوارم زود خوب بشی گلم چون عذاب کشیدنت آزارم میده .راستی داری میری مهدکودک قبل ثبت نام خودت می گفتی می خوام برم مهد کودک الان به زور مربی گلت خاله الهام تو رو از من جدا می کنه عزیزم منم با بابای میرم سر کار نمی تونم پیشت باشم یا با خودمون ببریم خسته میشه عزیزم.دوستت دارم نفسم یه عالمه بوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووس برا دختر گل