آیلینآیلین، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 24 روز سن داره

آیلین دنیای مامان و بابا

بدون عنوان

سلام نفسم سال نو را به تو وهمه دوستای وبلاگی تبریک عرض می کنم امیدوارم سال خوب وپر برکتی برای همه باشد ...
5 فروردين 1394

بدون عنوان

سلام نفسم ببخش دیر اومدم اینترنت قطع بود نتونستم بیام پای نت خوبه حالا سر کوچه است دختر گلم کم کم داریم به روزهای  پایانی سال نزدیک میشیم امسال هم با تمام خوبی و بدیهاش داره تموم میشه و  تو بزرگتر و خانموم تر میشی   خدارو شاکرم که دختر گلی مثل تو به من داده امیدوارم  همیشه شادو خندان باشی   حالا برسیم به کارهای روزانه تو عسلم این ماه نتونستی بری مهد چون مکرر داری صرفه می کنی  منم کارو ول کردم تا بیشتر بهت برسم  نمی دونم چرا صرفت خوب نمی شه  حتی نتونستم برم خرید عید ویا خونه تکونی  ک نم  و امیدوارم به سال جدید نرسه البته مقصر خودتی چون نه اهل کلاه گذاشتنی ونه جوراب پوشیدن نوشتم تا بدونی...
12 اسفند 1393

یه روز خوب زمستانی

سلام نفسم خدارو شکر که بهتری وقتی سالم و شادی انگار تمام دنیا مال منه. دختر گلم هوس گردش کرده منو بابای هم اطاعت امر کردیم رفتیم پیک نیک زمستانی همش اصرار میکردی بریم جنگل کباب بخوریم حقم داشتی از وقتی پاییزو زمستان اومده درست وحسابی تورو تفریح نبردیم نانازم .هوا با ما یاری کرد و رفتیم دهکده توریستی که بعد جنگل سراوان هست جای خیلی با صفای بود انگار بهار بود درختای الوچه شکوفه زده بودن زمین سبز بودو  گل باران دخترم کلی ذوق میکرد  بعد آتیش به پا کردیم تو هم همش می گفتی بریم ریزوم جمع کنیم منظورت هیزم بود قربون شیرین زبونیات بساط کباب و به راه کردیم بر خلاف ذوقی که برای کباب داشتی 2دونه بیشتر نخوردی به قول خودت هله هوله خور شدی کمتر...
11 بهمن 1393