آیلینآیلین، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 20 روز سن داره

آیلین دنیای مامان و بابا

بدون عنوان

سلام دختر شیرین زبونم الان که خوابی دلم واسه شیطونت تنگ شد آخه وقتی بیداری همش باید کنارت باشم باهات بازی کنم کلی هم ریخت و پاش می کنی خدا نکنه یه غذای هوس کنی همون لحظه باید بخوری تازگیها گیر دادی به کاکا( شیرینی محلی گیلان)هر روز باید واست بپزم نوش جونت ولی شیرینی زیاد خوب نیست الانم که هم صرفه می کنی هم یبوست داری اصلا خوب نیست لجبازی دیگه  راستی بلاخره مرغ عشق خریدی مگه میشه تو چیزی بخوای بابایی نخره البته طوطی واست خریده بودیم اسمشم آرشا گذاشته بودی ولی یه ماه نشده مرد یه ماه غصه دار طوطیت شده بودی قربون دل نازکت برم ...
27 آبان 1393

برگی از خاطرات

سلام فرشته کوچولوی من الان به خواب ناز رفتی منم از فرصت استفاده کردم اومدم پای نت اخه وقتی بیداری تا می بینی کامپیوتر روشنه می خوای بازی دورا انجام بدیم ول کنم نیستی با بازیهای تبلت که از صبح تا شب مشغولی این کامپیوترم می خوای برداری واسه خودت شیطون البته منم زیاد وقتشو ندارم بیام  همه وقتام با کار و با تو بودن  پر. همش دوست داری پیشت وایسم باهات بازی کنم الهی برات بمیرم که تنهایی هم بازی نداری یادش بخیر قدیما بچه بودیم چقد هم بازی داشیم تنهایی اصلا احساس نمی کردیم خونه ها اکثرا ویلایی بود رفت و آمدها زیاد بود با اسباب بازیهای جزءی کلی شاد بودیم الان اتاق بچه ها پر از اسباب بازی تاب سرسره تبلت و..... ولی باز راضی نیستن تو 4دیواری ...
21 آبان 1393

بدون عنوان

سلام به دخمل گلم ویه ذره شیطونم بالاخره سرماخوردگیت سراغ من بابا اومد این هفته زیاد خوب نبود چون با خانواده سرما شدید خوردیم وکمتر به مراسم عزاداری امام حسین رفتیم ولی تو قبل تاسوعا تو مهدتون مراسم بود  شرکت کردی وتا حدودی با محرم اشنا شدی وشعله زرد پخش کردی  وهمش می گفتی من امام حسین دوست دارم یزید بد. از من طبل خواستی ولی وقتی خریدم گفتی طبل واسه پسراست امان از دست تو ...
16 آبان 1393